ماهیها مثل انسان ها درد را احساس می کنند

ماهیها مثل انسان ها درد را احساس می کنند

منبع اصلی

خبرگزاری مهر


راههای دفاعی گیاهان در برابر قارچ ها

راههای دفاعی گیاهان در برابر قارچ ها

گیاهان به طرق مختلف در برابر قارچ ها از خود دفاع می کنند.به دو مثال از این تقابل:

*یک از انواع قارچ های انگل در صورتیکه به گیاهان حمله نماید،سلول های آلوده به این قارچ ها می میرند.ار آنجا که ادامه ی حیات انگل ها وابسته به سلول های زنده است و اگر سلول بمیرد دیگر توان بقا ندارند،بنابراین قارچ ها نابود می شوند.گیاه از این طریق با از دست دادن تعداد کمی از سلول های خود می تواند زنده بماند.

*گروهی از گیاهان نیز می توانند با حمله به بخش های مجاور محل آسیب دیده توسط قارچ ها،با تقسیمات سلولی و تشکیل چوب پنبه،قارچ ها را محبوس نمایند.این سلول نسبت به آنزیم های ترشح شده از قارچ ها مقاومت زیادی نشان میدهند.

********* چند نکته در مورد قارچ ها*********

*اندازه ی هسته ی سلول های گیاهی و جانوری 2 تا 4 برابر هسته ی سلول های قارچی است.

*در مخمر و نوروسپورا کراسا به علت متراکم نبودن کروموزوم ها در حین میتوز،کروموزوم ها قابل رویت نیستند.

*معمولاً تعیین عدد کروموزومی در قارچ ها امکان پذیر نیست.

*نمونه هایی از هاگ های قارچ ها تا ارتفاع 100 کیلومتری جمع آوری شده اند(به علت سبک بودن آنها)

*در تولید مثل جنسی،دو نخینه ای که با هم ترکیب می شوند از نظر ریخت شناسی یکسان اما از نظر بیوشیمیایی متفاوت هستند و با علامت های (+و-) آنها را مشخص می کنند.

*اصطلاحMycota مشخص کننده ی شاخه و Mycetes مشخص کننده ی رده می باشد.

 

آهويي با يك شاخ در مركز سر

اين تصوير ما را به ياد جانوران افسانه اي مي اندازد.اسب تك شاخ  و يا هر جانور ديگري كه در ا
فسانه ها خوانده ايم يا شنيده ايم.اين آهو افسانه نيست بلكه جانوري است تك شاخ كه در ي
كي از پارك هاي ايتاليا زندگي مي كند.سن آن يك سال بوده و ماده مي باشد.

 

جانوراني كه براي سالم ماندن مي بايست مدفوع خود را بخورند.

در دنياي جانوري ، گروهي از آنها از گياهان تغذيه مي كنند كه خود به دو گروه تقسيم مي شوند:

الف:گياهخواران كه تنها از گياهان به عنوان منبع غذايي خود استفاده مي كنند.

ب: همه چيزخواران كه علاوه بر غذاهاي جانوري از غذاهاي گياهي نيز استفاده مي كنند،مثل ما انسانها و مرغ

گياهخواران چگونه انرژي خود را از گياهان بدست مي آورند؟

سلولز يكي از مهمترين منابع انرژي در گياهان مي باشد در حاليكه اين جانوارن فاقد آنزيم تجزيه كننده سلولز(سلولاز) مي باشند و به تنهايي نمي توانند سلولز را تجزيه نمايند و از انرژي  موجود در آن استفاده نمايند.در بدن اين گروه از جانوران ،تك سلولي هايي وجود دارند كه با انتخاب زندگي همزيستي با اين جانوران ، با استفاده از آنزيم هاي موجود خود به شكستن سلولز كمك مي كنند،در نتيجه جانور نيز از اين منبع انرژي استفاده مي كند.جانوراني كه منحصراً از گياهان استفاده مي كنند به دو گروه نشخواركننده و غير نشخوار كننده تقسيم بندي مي شوند.معده نشخواركنندگان 4 بخش مجزا دارد  كه سيرابي اولين و مهمترين قسمت از معده مي باشد و با وجود تك سولي هاي ذكر شده در تجزيه سلولز نقش دارد.اين مخزن كه ظرفيت آن ممكن است به 180 ليتر برسد محلي است براي اجتماع اين موجودات ريز.يكي از ويژگي هاي سيرابي برگرداندن مجدد غذا به دهان جهت نشخوار كردن و جويدن آنها مي باشد. بز،گاو،گوسفند و گوزن از جمله ي نشخوار كنندگان هستند.

اما گروهي ديگر مانند اسب،فيل،جوندگان وخرگوش ها ي وحشي و اهلي فاقد سيرابي مي باشند و عمل تجزيه سلولز در كيسه ي بزرگي با نام سكوم(روده كور) انجام مي گيرد كه تك سلولي هاي همزيست در آن پناه گرفته اند.به علت اينكه سكوم در فاصله ي دورتري از معده(سكوم در محل اتصال روده كوچك به بزرگ وجود دارد) قرار دارد،برگرداندن محتويات آن(همانند نشخواركنندگان) براي اين گروه از جانوران ناممكن است. در اين بين موش و خرگوش راه ديگري براي گوارش و جذب اين منبع انرژي دارند كه مي توان كارآيي آن را در حد نشخواركنندگان دانست.

اين جانوران مدفوع خود را مي خورند تا بدين گونه غذا مجدداً وارد لوله ي گوارش شود.در اين هنگام جانور مواد غذايي حاصل از فعاليت تك سلولي ها در سكوم را جذب مي كند به همين علت اگر اين گروه را از خوردن مدفوعشان جلوگيري نماييم سالم نخواهند ماند.

به علت اينكه مدغوع در دور دوم فشرده تر مي شود،ديگر گوارش نمي يابد و فقط مواد قابل جذب وارد خون مي شود.همچنين بسياري از جوندگان بياباني از اين طريق (با خوردن مدفوع اول)آب بدن را حفظ مي كنند.

سكوم(بخش رنگي قسمت پايين)

خرچنگي با دونوع چنگال متفاوت

يكي از مزاياي صفات ثانويه جنسي در جانوران نر،خودنمايي براي جنس مخالف يا زهره چشمي به همجنس هاي خود جهت انتخاب جفت مناسب مي باشد.اين صفات را مي توان به فراواني در طبيعت مشاهده كرد همانند شاخ در گوزن يا شاخك در سوسك.

در نوعي خرچنگ با نام خرچنگ نقب زن(نقب به معني گودال يا حفره) اين صفت ثانويه طوري ديگر جلوه گر مي شود. در جنس نر دو نوع چنگال متفاوت ديده مي شود.يكي بزرگ(اصلي) و ديگري كوچك. چنگال بزرگ تقريبا نيمي از وزن بدن جانور را تشكيل مي دهد.سؤال اين است كه نقش اين چنگال چيست؟

براي جواب دادن به اين سؤال مي باسيت ابتدا ويژگي اين اندام را بررسي كرد. همانطور كه نوشته شد وزن آن برابر نيمي از وزن جانور است.بيشتر براي چنگ انداختن مورد استفاده قرار مي گيرد و توانايي بسته شدن آن بسيار كم است در نتيجه در تغذيه جانور نقش چنداني ندارد(عمل تغذيه بر عهده چنگال كوچك مي باشد.) و بيشتر براي مبارزه طراحي شده است،اما نه در آن حدي كه به نرهاي ديگر آسيبي برسانند.در زمان مواجه شدن خرچنگ نقب زن با همجنس خود مي تواند به واسطه ي اين عضو موثر فشاري را به دور حريف خود وارد كند و او را از منطقه ي خود دور نمايد.همچنين اين چنگال بزرگ باعث مي شود كه نيروي قوي تري بر چنگال كوچك اعمال شود و كارآيي آن را افزايش دهد.

خرچنگ نقب زن

چنگال اصلي

خرچنگ نقب زن نر

ماهي اي كه در خشكي تخم مي گذارد.

ما مي دانيم كه ماهي ها در آب زندگي مي كنند.بيشتر آنها در آبهاي شور و تعدادي هم در آبهاي شيرين.تخم ريزي آنها درون آب انجام مي گيرد.اما جالب است بدانيد كه يك نوع ماهي كه بيشتر درخليج كاليفرنيا زندگي مي كند تخم ريزي آن درون خشكي رخ مي دهد . نام اين ماهي Grunion است.

توليد مثل:

معمولا در نيمه شب(بين اسفند تا اواخر مرداد) در نتيجه ي جزر و مدهاي شديد،ابتدا جنس ماده به سمت ساحل شني مرطوب آمده و با دم خود گودالي را جهت تخم ريزي حفر مي كند. آنگاه سر و كله ي جنس نر پيدا مي شود كه با پيچاندن خود به دور ماهي ماده اسپرم هايش را آزاد مي كند.(اين مراحل بين 1 تا 3 ساعت طول مي كشد.)

تخم هاي ايجاد شده ابتدا در قسمت هاي سطحي قرار مي گيرند اما بعدا به علت رخ دادن جزر و مد به قسمت هاي عمقي تر فرو مي روند.در حدود 10 روز تخم ها در زير شن ها مي مانند،تا اينكه بعد از اين مدت و با ايجاد يك جزر و مد تخم ها باز شده و نوزاد ماهي ها خود را به سمت دريا مي رسانند.(بين 2 تا3 دقيقه طول مي كشد تا بچه ماهي ها از تخم خارج شوند.)

ماهي Grunion

ماهي ماده و نر در هنگام تولبد مثل

بيرون آمدن ماهي ها در هنگام جزر و مد

جلبك هاي قرمز

جلبك هاي قرمز

در اين قسمت مي خواهم مختصري در مورد جلبك هاي قرمز بنويسم.همچنين به چگونگي نقش آنها در زندگي انسانها اشاره خواهم كرد.(البته در اين بين به جلبك هاي قهوه اي نيز اشاره اي هر چند گذرا مي شود.)

جلبك هاي قرمز به همراه جلبك هاي قهوه اي و گروهي از جلبك هاي سبز كه در گروه آغازيان جاي دارند،عمدتا پرسلولي هستند.

جلبك قرمز تك سلولي

پورفيريديوم نوعي جلبك قرمز كروي تك سلولي غير متحرك مي باشد كه ديواره سلولي در آن ديده نمی شود و فاقد توليد مثل جنسي است.

پورفيريديومپورفيريديوم

 

ديگر جلبك هاي قرمز پر سلولي هستند.حدود 3900 گونه از جلبك هاي قرمز (در برابر 1500 گونه جلبك ها ي قهوه اي و 7000 گونه جلبك هاي سبز) تاكنون شناسايي شده اند كه عمدتا در سواحل دريا بويژه در نواحي گرمسيري ديده مي شوند. اين شاخه را مي توان پيچيده ترين آغازيان دانست. حدود 100 گونه ي مختلف از جانداران زندگي همزيستي را با جلبك هاي قرمز تجربه مي كنند.

رنگ قرمز اين جلبك ها بدليل وجود فيكواريترين در آنها است. البته نوع رنگيزه هاي موجود در اين گروه بستگي  به حضور آنها  در اعماق مختلف آب نيز دارد.

درون جلبك هاي قرمز پر سلولي تركيباتي وجود دارد كه معمولا در زندگي روزمره ما انسان ها نقش دارد.

ديواره ي سلولي جلبك هاي قرمز علاوه بر دارا بودن سلولز، لايه ي ضخيمي از موسيلاژهاي لعابي تركيب يافته از گالاكتان سولفات دار نيز دارد.آگار و كارجينن(carrageenan) را از اين قسمت ها مي گيرند كه استفاده هاي زيادي از آنها مي شود.

Eucheuma  نوعي جلبك قرمز مي باشد كه يك ماده ژلاتيني توليد مي كند كه منبع آگار مي باشد.از آگار در موارد زير استفاده مي شود:

توليد كپسول هاي ژلاتيني ، پركردن دندان ها(قالب گيري دندان ها) ، ماده ي پايه اي و اساسي آرايشي ، ژلاتيني كردن محيط هاي كشت باكتريايي  و قارچ ها ، جلوگيري از خشك شدن مواد پخته شده ، بستن سريع مربا و ژله ، نگهداري موقتي گوشت و ماهي در نواحي گرم

Eucheuma

 

از كاراجينن جهت پايدار كردن امولسيون هايي چون رنگ ها، مواد آرايشي و فراورده هاي شيري مانند بستني و پنير و همچنين به عنوان چاشني يا ادويه سالاد استفاده مي شود.

 

نوعي جلبك قرمز با نام پورفيرا در ژاپن پس از خشك كردن به عنوان پيش غذا خورده مي شود.

پورفيرا

 

لازم به ذكر است از بعضي ديگر جلبك ها مثل جلبك قهوه اي با نام سارگاسوم نيز به عنوان غذا استفاده مي شود.

اين جلبك بيشتر در كشورهايي چون ژاپن و كره به عنوان غذا  مورد استفاده قرار مي گيرد.همچنين مواد استخراج شده از اين جلبك اثرات چشمگيري در افزايش توليدات كشاورزي دارد.عناصر شيميايي مهمي از قبيل يد،پتاسيم و آهن از اين آغازي پرسلولي به دست مي آيد.گاهي اوقات به عنوان علوفه مورد تغذيه دام ها نيز قرار مي گيرد.علاوه بر موارد فوق اميد مي رود كه در آينده بتوانند انواع آنتي بيوتيك ها را از اين جلبك به دست آورند.

سارگاسوم

 

سارگاسوم به همراه يك ماهي همرنگ خود

به ماهي همرنگ سارگاسوم در شكل بالا دقت كنيد.

تاژكداران چرخان(دينوفلاژليتها)

تاژكداران چرخان(دينوفلاژليتها)

در حدود 20 گونه از تازكداران چرخان(از 2100 گونه ي شناخته شده) سم هاي قوي توليد مي كنند كه ديافراگم بسياري از مهره داران را از كار باز مي دارد و باعث نارسايي تنفسي آنها مي شود.هنگاميكه تعداد اين گروه از آغازيان افزايش يابد تعداد زيادي از ماهي ها،پرندگان و پستانداران ممكن است از بين بروند.همچنين گروهي از صدف ها ،تاژكداران چرخان سمي را در خود جاي مي دهند كه سبب رنگين شدن اين گروه از صدف ها(نرم تنان) نيز مي شود.جالب اينجاست كه نرم تنان از بين نمي روند در حاليكه مي تواند براي انسان و ديگر جانوراني كه قصد تغذيه آنها را دارند سمي باشد.

بسياري از گونه ها از قبيل Gonyaulax catenella  سموم عصبي بسيار قوي توليد مي كنند كه همراه با حركت يون هاي سديم از عرض غشاهاي عصبي انسان به سلول تداخل ايجاد مي كند.

نمونه اي از اين گروه مثل Noctiluca miliaris  در شب در اقيانوس توليد نور كرده و پرتو افكني مي كنند.

Noctiluca miliaris

پرتو افكني توسط Noctiluca miliaris

قارچ هاي گوشتخوار

قارچ ها هتروتروف (مصرف كنند ه اند) و غذاي  خود را از مواد آلي مي گيرند. نكته ي شگفت انگيز اينجاست كه بعضي از قارچ ها شكارچي! هستند.نمونه اي از اين قارچ ها  پلئورتوس اوستراتوس مي باشد كه ريسه هاي آن  ماد ه اي را ترشح مي كنند كه اين ماده ابتدا كرم هاي حلقوي كوچك يا نماتودها را بي حس كرده سپس قارچ از آن تغذيه مي كند.هنگاميكه نماتود كم تحرك و غير فعال مي شود،ريسه هاي قارچ آن را احاطه و به درون رخنه مي كنند و تركيبات غذايي آن را جذب مي نمايند. اين قارچ معمولا در ميان درختان زنده يا كنده هاي قديمي رشد مي كند.ميسليوم هاي اين قارچ بيشترين گلوكز خود را از طريق گوارش سلولز موجود در درختان به دست مي آورند.نماتودها نيز منبع مهم نيتروژن قارچ مي باشد.

در زير شكل هاي متنوعي از اين قارچ مي بينيد. همچنين در يكي از اين تصاوير يك نماتود را كه توسط قارچ احاطه شده، مشاهده مي كنيد.

 

پلئورتوس اوستراتوس

 

پلئورتوس اوستراتوس

 

پلئورتوس اوستراتوس

نماتود و قارچ

همزیستی

چه شگفت انگيز است دنياي اطراف ما و چه شگفت انگيزتر همزيستي هايي كه پيرامون ما وجود دارد.اي كاش انسان ها نيز اين طور بودند.(البته همزيستي،بين دو گونه جانداري متفاوت است ولي انسانها كه همه از يك گونه اند ولي...)

در زير شكل هاي متنوع دو نوع  همزيستي را مي بينيد.

 

الف- همزيستي بين خرچنگ منزوي و يك نوع شقايق دريايي .

چه جالب اين شقايق دريايي بر روي خانه ي اجاره اي!! خرچنگ منزوي سوار و جابجا مي شود.اين دو،مالك و مستاجري هستند كه بدون رفتن به يك آژانس املاك ،با هم تفاهم حاصل كرده اند.

خرچنگ منزوي-شقايق دريايي

خرچنگ منزوي-شقايق دريايي

خرچنگ منزوي-شقايق دريايي

 

ب- در شكل هاي زير نيز نوعي همزيستي بين نوعي خرچنگ و شقايق دريايي مي بينيد كه اينبار اين نوع شقايق دريايي بر روي هر يك از چنگالهاي جفت پاي اول خرچنگ زندگي مي كنند.

 

همزيستي بين خرچنگ و شقايق دريايي

 

خرچنگ و نوعي شقايق در يايي

کد ژنتیکی پلاتیپوس گشوده شد

دانشمندان کدهای ژنتیکی پلاتیپوس که با منقاری اردکی یکی از عجیب ترین موجودات زمین است را رمزگشایی کرده اند.

این حیوان متعلق به یکی از شاخه های اولیه خانواده پستانداران است و مانند آنها پوشیده از پر است و شیر می دهد، با این حال مثل خزندگان تخم می گذارد.

محققان می گویند این ترکیب منحصر به فرد مشخصات ناهمگون در دی اِن اِی پلاتیپوس قابل مشاهده است.

سلسله ژنوم (نقشه ژنتیکی) این حیوان که در نشریه علمی "نیچر" چاپ شده سرنخ هایی در مورد چگونگی تکامل انسان و سایر پستانداران به دست می دهد.

پلاتیپوس (Ornithorhynchus anatinus) تازه ترین عضو گروه پستاندارانی است که کد ژنتیکی آنها رمزگشایی می شود. قبل از این کد ژنتیکی موش، گوسفند، اسب و سگ شکسته شده بود.

اما این تنها عضو خانواده پستانداران تخم گذار است که نقشه ژنتیکی آنها ترسیم می شود.

دکتر کریس پانتینگ از واحد ژنتیک کاربردی آم آر سی در دانشگاه آکسفورد در بریتانیا یکی از بیش از 100 پژوهشگری از آمریکا، بریتانیا و استرالیا است که در این مطالعه شرکت کردند.

وی گفت پلاتیپوس به خاطر مشخصه های غیرعادی اش برای این کار انتخاب شد.

پلاتیپوس آنقدر عجیب است که در قرن نوزدهم وقتی از استرالیا برای محققان اروپایی فرستاده شد، تقلبی فرض شد.

دکتر پانتینگ به بی بی سی گفت: "این حیوان ظاهری خیلی عجیب دارد، چرا که ترکیبی از منقار اردک، چشمان موش کور، با تخم هایی مانند تخم مارمولک و دم سگ آبی است."

دکتر پانتینگ گفت که سلسله ژنوم این حیوان به دانشمندان امکان می دهد با بازگرداندن ساعت به عقب به این مساله پی ببرند که پستانداران اولیه چه شکلی بوده اند.

وی گفت: "دیدن ملغمه مشخصاتی که پلاتیپوس به نمایش می گذارد خارق العاده است؛ دیدن بازتاب این مشخصه ها در دی ان ای، در ژن های این موجود، که در 200 سال گذشته از زمان کشف برای دانشمندان و عموم یک معما بوده است."

دی ان ای مزبور از یک پلاتیپوس ماده که در استرالیا به دام افتاد و "گِلِنی" نامگذاری شد آمده است.

سلسله به دست آمده سپس با رشته های دی ان ای حدود 100 پلاتیپوس دیگر در حیات وحش مقایسه شد.

دکتر مارک باتزر از دانشگاه ایالتی لوئیزیانا در شهر "بتان روژ" که در این مطالعه شرکت داشته است گفت که داده ها به تلاش های حفاظتی کمک خواهد کرد چرا که به دانشمندان اجازه می دهد درباره اندازه جمعیت، ساختار و عادات جفتگیری این حیوان تحقیق کنند.

وی گفت: "در مورد پلاتیپوس، ما چیزهای زیادی درباره یک ارگانیسم منحصر به فرد که در زمینه موقعیت آن از نظر خطر انقراض و بیولوژی محافظتی اهمیت دارد یافتیم."

وی افزود: "یک شگفتی بزرگ ماهیت مرکب ژنتیکی آن با مشخصه های پرندگان، خزندگان و پستانداران بود."

پلاتیپوس در ایالات غربی استرالیا به وفور یافت می شود. این موجود که در اطراف نهرها و رودها زیست می کند دارای چشمانی تیزبین است اما آن را فقط وقتی در خشکی یا روی آب است باز می کند.

این موجود در زیر آب به حس لامسه اش یا حس ویژه ای که به کمک آن پالس های ضعیف الکتریکی ساطع شده از صید را ردیابی می کند اتکا دارد.

منبع:BBC

این هم چند تصویر از پلاتی پوس در حالت هاي مختلف:

 

پلاتي پوس

پلاتي پوس

پلاتي پوس

پلاتي پوس

 

نکاتی در مورد کوسه ها

*زنده زا (بیشتر آنها) یا تخم گذار هستند.

*لقاح از نوع داخلی می باشد.

*طول آنها بین ۱۶ سانتیمتر تا ۱۲ متر متغیر است.

*در دریاها زندگی می کنند ولی گاهی اوقات بعضی آنها در آبهای شیرین نیز یافت می شوند.یکی از این کوسه ها  کوسه گاوی می باشد.

كوسه گاوي

* طول عمر بيشتر كوسه ها بين ۲۰ تا ۳۰ سال مي باشد. البته نوعي كوسه با نام سگ ماهي خاردار بين ۴۰ تا ۱۰۰ سال عمر مي كند.

سگ ماهي خاردار

سگ ماهي خاردار

*در كبد كوسه مقدار زيادي روغن وجود دارد كه نوعي حالت شناوري به آن مي دهد.در ماهيان استخواني كيسه شنا اين كار را انجام مي دهد.

*كوسه سفيد بزرگ تنها كوسه و يا حتي مي توان تنها ماهي اي نام برد كه مي تواند سرش از آب بيرون بياورد.

كوسه سفيد بزرگ

كوسه سفيد بزرگ

* كوسه ها نيز داري فلس مي باشند كه با فلس هاي ماهي هاي استخواني متفاوت است.

*بعضي از كوسه ها خيلي كوچكند. نوعي كوسه بنام كوسه كلوچه بر  كه در بزرگترين حالت به اندازه كف دست انسان مي باشد به نهنگ ها!،دلفين ها! و ديگر جانوران بزرگ دريايي حمله كرده،با دندان هاي تيزش تكه هايي از گوشت آنها را مي كند.چون محل بريدگي توسط كوسه همانند كلوچه! است،اين كوسه را به اين نام ،نامگذاري كرده اند.

دندان هاي تيز كوسه كلوچه بر

حمله كوسه كلوچه بر به طعمه

اثر بر جاي مانده از حمله كوسه كلوچه بر

 

کوسه جنی

کوسه جنی  با نام علمی Micsukurina owstoni هر چند در آبهاي ايران ديده نمي شود  ولي در نوع خود جالب مي باشد.بعضي ها اين نوع كوسه را به عنوان زشت ترين كوسه دنيا مي شناسند.داراي يك پوزه بلند برجسته همانند تيغه يك خنجر  در بالاي فك فوقاني منقار مانندش جلوه اي غير طبيعي به او داده است.با توجه به نوع بدنش به نظر شناگر تنبلي مي باشد. براي اولين بار گروهي از ماهيگيران ژاپني آن را شناسايي كردند. محل زندگي اين كوسه ۶/۳ متري در اعماق اقيانوس ها بويژه در ژاپن،آفرقاي جنوبي و همچنين اقيانوس هند  مي باشد.

كوسه جني

كوسه جني

كوسه جني

كوسه جني

نکاتی در مورد وال کوژپشت استخوان و غضروف

برای مشاهده ی نکاتی در مورد وال کوژپشت استخوان و غضروف اینجا را کلیک کنید.

آيا مي دانيد كه:

آيا مي دانيد كه:

 

*موها با دارا بودن كراتين سخت ترين ماده ي موجود در بدن مي باشند. ميزان مقاومت مو در برابر كشش همانند آلومينيوم لوله شده است و در وزن مساوي ، دو برابر قوي تر از پرقدت ترين استخوان است.

 

* اغلب پستانداران كوررنگ اند. نخستي ها توانايي تشخيص رنگ را دارند.

 

*كوسه ماهي ها كه داراي اسكلت غضروفي مي باشند،اجداد آنها در دوران پالئوزوئيك مي زيسته اند و  داراي اسكلت استخواني بوده اند.

 

* در ميان جانوران ،فقط انسان است كه به پوكي استخوان دچار مي شود كه شايد علت آن دراز بودن طول عمر انسان مي باشد.

 

*در قورباغه ي آشناي پلنگي دنده وجود ندارد.

'حلقه گمشده' نهنگ پیدا شد

شواهد فسیلی نشان می دهد که جد عظیم الجثه ترین آبزی جهان به یک حیوان کوچک جثه شبیه به آهو که 48 میلیون سال قبل می زیست می رسد.

بقایای یافت شده در ناحیه کشمیر هند حاکی از آن است که این پستاندار همان جد نهنگ و دلفین است که دانشمندان مدت ها در جستجویش بودند.

تحقیقات چاپ شده در نشریه "نیچر" می گوید که این حیوان عمدتا روی خشکی می زیست اما برای گریز از درندگان به آب پناه می برد.

این معلوم بود که نهنگ از موجوداتی که بر خشکی می زیستند برآمده است اما این "حلقه گمشده" تاکنون یک معما بود.

هرچند ایندونیوس هیچ تشابهی به نهنگ های امروزی ندارد، اما برخی مشخصات آناتومی آن شبیه نهنگ است.

ساختمان جمجمه این حیوان و گوش آن به نهنگ های اولیه شبیه است، و مثل سایر حیواناتی که وقت زیادی را در آب می گذراندند، استخوان های ضخیمی داشته که با فراهم کردن وزن زیاد به حفظ تعادل آن در آب های کم عمق کمک می کرد.

پروفسور هانس توئیسن از دانشکده آناتومی دانشگاه پزشکی شمال شرقی اوهایوی آمریکا گفت: "ما نزدیک ترین خویشاوند منقرض نهنگ را یافته ایم و این از هر خویشاوند زنده آن به نهنگ نزدیکتر است."

اسب آبی

ایندونیوس به نسلی کهن از پستانداران تعلق دارد که دو یا چهار انگشت پا داشتند. شتر، خوک و اسب آبی از نمایندگان امروزی این گروه هستند.

مطالعات "دی ان اِی" نشان می دهد که اسب آبی در واقع از خویشاوندان نزدیک نهنگ های امروزی است. با این حال این حیوانات تا 15 میلیون سال قبل در آثار فسیلی ظاهر نمی شوند، یعنی حدود 35 میلیون سال پس از آنکه نهنگ ها برای اولین بار در جنوب آسیا ظاهر شدند.

این مساله پروفسور توئیسن و تیمش را بر آن داشت تا به جستجوی جدی از نهنگ در خشکی برآیند که برخی شکاف ها در دانش ما از سفر تکاملی و انقلابی نهنگ از خشکی به دریا را پر کند.

پس از مشاهده دندان و قطعات آرواره که توسط رانگا رائو، زمین شناس فقید هندی در حدود 25 سال قبل کشف شده بود، پروفسور توئیسن نمونه های سنگی از مجموعه خصوصی رائو را به دست آورد. اینها حاوی گنجینه ای کامل از فسیل های ایندونیوس بود، از جمله استخوان جمجمه و پا.

ترکیب ایزوتوپ اکسیژن پایدار دندان های حیوان حاکی از آن است که بخش اعظم وقتش را در آب گذرانده است.

برخی فرض کرده اند که جد نهنگ اولین بار برای تغذیه از ماهی وارد آب شد، اما شواهد تازه حاکی از پدیده دیگری است.

پروفسور توئیسن به سایت خبری بی بی سی گفت: "مدل تازه این است که در ابتدا حیوانات کوچک شبیه به آهو برای پرهیز از درندگان به آب زدند. بعد شروع به زیستن در آب کردند و بعد رژیم غذاییشان تغییر کرد و گوشتخوار شدند."

منبع:BBC

برگ دو قلو

اینبار برگ دوقلو به جای انسان دوقلو.

شما چه فکر می کنید؟

اهمیت دی ساکاریدها:

گلوکز زمانی که  به صورت مونومر می باشد از دست آنزیم های متابولیسمی در امان نیست و تجزیه می شود. به همین دلیل گلوکز جهت انتقال در قسمت های مختلف به صورت ترکیب با مونومرهای دیگر(گلوکز،فروکتوز و گالاکتوز)به شکل دی ساکارید درآمده،در اینحالت در واکنش های سوخت و سازی(متابولیسمی)شرکت نمی کند.بنابراین دی ساکاریدها ذخایر مناسبی برای گلوکز به شمار می آیند.زمانی گلوکز موجود در دی ساکاریدها مورد استفاده قرار می گیرد که آنزیم هایی،دی ساکاریدها را به مونوساکارید تجزیه نمایند.

 

آمیلوز:

آمیلوز ساده ترین شکل نشاسته می باشد که از تعداد زیادی گلوکز ساخته شده است و تشکیل یک زنجیره ی بدون انشعاب می دهند.در واقع می توان آمیلوز را یک رشته ی طویل از مالتوز به حساب آورد.آمیلوز در آب انحلال ناپذیر است. آز آنجا که 20% نشاسته سیب زمینی از آمیلوز تشکیل شده است،لذا با پختن سیب زمینی ابتدا آمیلوز به قطعات کوچکتر و با طول های متفاوت که قدرت انحلال پذیری آنها بالا است تبدیل می شوند.

 

کیتین:

کیتین نوعی ماده ی ساختاری در حشرات و بسیاری از قارچ ها می باشد. این ترکیب را می توان شکل تغییر یافته ی سلولز در نظر گرفت با این تفاوت که به این ترکیب،نیتروژن اضافه شده است.اسکلت خارجی بندپایان از قبیل حشرات و سخت پوستان ترکیبی از کیتین می باشد که توسط پروتئین ها به هم متصل می شوند.

 

چند نکته در مورد لیپیدها:

 

  • روغن گیاهان گرمسیری(روغن درخت نخل و روغن نارگیل) بر خلاف دیگر روغن های گیاهی ،علی رغم مایع بودن آنها در دمای اتاق، سیر شده(اشباع شده) هستند.
  •  در چربی های اشباع شده نسبت به نوع اشباع نشده مقدار بیشتری انرژی ذخیره می شود،به همین دلیل چربی های حیوانی نسبت به نوع گیاهی کالری بیشتری دارند.
  • کلروفیل  ساختار لیپیدی دارد.

برنده جنجال آفرین نوبل اعلام بازنشستگی کرد

جیمز واتسون، از کاشفان دی ان ای، که به دلیل اظهاراتش در مورد توان هوشی آفریقاییان، اخیرا باعث جنجال بزرگی در کشورهای غربی شد، از پست خود در یک موسسه علمی آمریکایی استعفا داده و اعلام بازنشستگی کرده است.

دکتر واتسون 79 ساله و مقامات موسسه کولد اسپرینگ هاربور (Cold Spring Harbor) در نیویورک، روز پنجشنبه (25 اکتبر) اعلام کردند که این دانشمند به همکاری اش با این موسسه پایان داده است.

جیمز واتسون در اواسط اکتبر در مصاحبه ای با یک هفته نامه بریتانیایی گفته بود که توان هوشی آفریقاییان کمتر از سفید پوستان است و به همین سخنرانی او در موزه علوم لندن، از موسسات معتبر علمی در بریتانیا، لغو شد.

دکتر واتسون در نامه بازنشستگی خود آورده: "موعد بازنشسته شدن من (به خاطر سن وی) مدتهاست که فرارسیده است. اما شرایطی که این تحول رخ داده آن شرایطی نبوده که در انتظارش بودم یا دلم می خواست."

رییس هیئت مدیره موسسه کولد اسپرینگ هاربور روز پنجشنبه با صدور بیانیه ای گفت: "هیئت مدیره به تصمیم دکتر واتسون احترام می گذارد و تقاضای بازنشستگی او را می پذیرد."

این موسسه که در زمینه آزمایشگاهی فعال است، پس از چاپ اظهارات دکتر واتسون در هفته نامه ساندی تایمز بریتانیا (14 اکتبر)، پست وی را به حال تعلیق درآورد.

موزه علوم لندن نیز هنگام اعلام خبر لغو سخنرانی وی در این مکان گفت که به دلیل سخنانی که "از حد مباحثه قابل قبول" فراتر رفته است، سخنرانی دکتر واتسون را لغو کرده است.

جیمز واتسون در مصاحبه ای با هفته نامه بریتانیایی ساندی تایمز نسبت به آینده آفریقا ابراز نومیدی کرده و نابرابری هوشی نژاد سیاه و سفید را عامل عقب ماندگی آفریقاییان دانسته بود.

در این مصاحبه، دکتر واتسون گفته که گرچه امیدوار است تمامی نژادها یکسان باشند، اما دلیلی وجود ندارد که نشان دهد ساکنان مناطق مختلف جغرافیایی به شکلی یکسان تکامل یافته و از توانایی عقلی یکسانی برخوردارند.

یکی از اعضای "انجمن بریتانیایی مسئولیت اجتماعی در تحقیقات علمی" اظهار نظر "نژاد پرستانه" دکتر واتسون را نیز "مهملات ژنتیکی" توصیف و آن را رد کرده است.

همچنین، دیوید لامی، از اعضای دولت بریتانیا، سخنان جیمز واتسون درباره تفاوت نژادی را اهانت آمیز خوانده و گفته است که چنین اظهاراتی جز برانگیختن احساسات نژاد پرستانه نتیجه دیگری ندارد.

تعدادی از سازمان های دفاع از حقوق بشر و حمایت از برابری نژادی نیز این سخنان را به شدت محکوم کرده اند.

جیمز واتسون پیش از این هم به خاطر ابراز نظرات جنجال برانگیز هدف حمله و انتقاد قرار داشته است.

در سال 2000، وی در سخنانی در دانشگاه کالیفرنیا، در برکلی، موضوع بیشتر بودن تمایل و توان جنسی افرادی با پوست تیره تر را مطرح کرده و پیش از آن نیز درباره موضوعاتی مانند امکان درمان حماقت نظراتی را ابراز داشته بود.

منبع:BBC

آیا گلیکوژن موجود درسلول های عضلانی نقشی در تنظیم قند خون دارد ؟

آیا گلیکوژن موجود درسلول های عضلانی نقشی در تنظیم قند خون دارد ؟

 

برای تجزیه گلیکوژن به گلوکز وجود انواع خاصی آنزیم ضروری می باشد. یکی از این آنزیم ها گلوکز6- فسفاتاز می باشد . برای درک بهتر لازم است که بطور خلاصه مکانیسم تجزیه گلیکوژن را بررسی کنیم .

گلیکوژن به صورت گرانول هایی ذخیره می شود و برای تجزیه آن مکانیسم های خاصی رخ می دهد . با رسیدن گلوکاگون یا آدرنالین به سطح سلول ، آنزیم آدینلات سیکلاز غشایی تحریک شده با تبدیل   ATPبه cAMP و افزایش میزان cAMP طی یک روند آبشاری مجموعه ای از آنزیم ها فعال شده و درنهایت گلیکوژن به واحدهای گلوکز1- فسفات تبدیل می شوند حال آنزیم موتاز وارد عمل شده و گلوکزهای1- فسفات آزاد را به گلوکزهای6- فسفات تبدیل می کنند. اما این پایان ماجرا نیست ، برای اینکه گلوکز6- فسفات بتواند سلول ها را ترک کند و وارد خون شود می بایست به گلوکزآزاد تبدیل شود اینجاست که نقش گلوکز6- فسفاتاز مشخص می شود . این آنزیم با دفسفریله کردن گلوکز 6- فسفات سبب خروج گلوکز از سلول ها می شود . آنزیم گلوکز 6- فسفاتاز در سلول های کبدی ، کلیه و روده وجود دارد اما سلول های عضلانی فاقد آن هستند بنابرین گلیکوژن موجود در سلول های عضلانی نقشی در تنظیم قند خون ندارند .

کشف دایناسور پرنده مانند غول پیکر در چین

کشف دایناسور پرنده مانند غول پیکر در چین

هرچند برخی نظریه ها حاکی از آن است که دایناسورهای گوشتخوار به تدریج ضمن تکامل به سوی وضعیتی پرنده مانند کوچکتر هم شدند، اما وزن این هیولا به 1400 کیلوگرم می رسیده است.

این چیزی حدود 35 بار سنگین تر از دایناسورهای مشابه پرنده مانند است.

نشریه "نیچر" گزارش می دهد که این حیوان منقاردار 8 متر طول داشته و قد آن دو برابر انسان بوده است؛ با این حال در هنگام مرگ در عنفوان میانسالی بوده است.

این که این حیوان از چه چیزی تغذیه می کرده که تا این حد رشد کرده یک معماست. این گونه (Gigantoraptor erlianensis ) دارای برخی مشخصات دایناسورهای گوشتخوار مانند پنجه های تیز برای دریدن گوشت و در عین حال برخی مشخصه های گیاهخواران مانند سر کوچک و گردن دراز است.

محققان چینی بقایای فسیلی این غول ماقبل تاریخ را در حوضه "ارلیان" در "مغولستان داخلی" پیدا کردند.

محققان ابتدا با توجه به جثه حیوان تصور می کردند اسختوان های یک تیراناسور - گروهی که تی رکس به آن متعلق است- را یافته اند.

تیم پژوهشگران نتیجه گیری کرده است که این موجود 70 میلیون سال قبل می زیسته است.

شواهد موجود بر فسیل استخوان ها نشان می دهد که در یازدهمین سال زندگی تلف شده است.

فسیل شناسان چینی کاشف این فسیل می گویند این بزرگترین حیوان پرنده مانندی است که تاکنون کشف می شود.

این موجود احتمالا می توانسته با تکیه بر پاهای بلند و قوی خود با سرعت بالا بدود.

فسیل شناسان می گویند این موجود روی خط مستقیم تکاملی که به پیدایش پرندگان امروزی منجر شد قرار نداشته است.

منبع:BBC

شواهدی از قابلیت دایناسورها برای شنا در آب

دانشمندان گزارش می دهند که کشف رد پاهای کهن شواهد قانع کننده ای به دست داده دایر بر این که برخی دایناسورها قادر به شنا بوده اند.

ردپاهای به جا مانده در مسافتی 15 متری آشکار کننده سفر آبی یک دایناسور در حوضه کامروس اسپانیا که زمانی یک دریاچه وسیع بود است.

محققان می گویند حالت به جا مانده نشان می دهد حیوان در آبی به عمق 3 متر درحال شنا بوده که پاهایش به سطح دریاچه می ساییده است.

تیم دانشمندان در مقاله ای که در مجله "ژئولوژی" چاپ شده است می نویسند که قدمت این رد پاها در حدود 125 میلیون سال است.

این رد پاها که سه تا چهار سال قبل کشف شده را یک دایناسور بزرگ گوشتخوار که روی دو پا راه می رفته به جا گذاشته.

از آنجا که رد پاها در ماسه سنگ ایجاد شده به خوبی حفظ شده است و شامل 12 رد مجزا هر کدام شامل 2 تا 3 اثر خراش می شود.

محققان دانشگاه نانت فرانسه که در این کشف شرکت داشته اند می گویند رد پاها خیلی منحصر به فرد هستند و شباهت زیادی به رد پاهای ناشی از گام برداشتن بر زمین ندارند.

در این ردها شکل پا مشاهده نمی شود بنابراین دانشمندان نتیجه گیری کردند که وزن حیوان روی آب بوده و پاهایش زمین را خراش می داده است.

این سوال که آیا دایناسورها قادر به شنا کردن بوده اند یا خیر مدت ها بی پاسخ مانده بود.

تحقیقات درباره آناتومی و زیست شناسی دایناسورها حاکی بود که امکان شنای آنها وجود داشته اما شواهد عینی مشخصی در این زمینه در دست نبود.

محققان مطالعه حاضر آن را "به نهایت مهیج" توصیف کرده اند و گفتند نخستین شواهد قانع کننده از قدرت دایناسورها برای شنا را فراهم کرده است.

این هم دو قلوهای چینی

صید صخره ماهی 100 ساله در آب های آلاسکا

یک کشتی ماهیگیری در آب های آلاسکا آنچه را که ممکن است یکی از سالخورده ترین جانوران این منطقه باشد صید کرده است: یک "صخره ماهی" که تصور می شود عمر آن به حدود صد سال برسد.

این ماده ماهی که طول آن 110 سانتی متر و وزن آن 27 کیلوگرم است در دریای برینگ به تور یک کشتی صنعتی اهل سیاتل افتاد.

دانشمندان تخمین می زنند که سن این ماهی از 90 تا 115 سال باشد.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس ماهی از عمق 640 متری دریا در جنوب جزایر پریبیلوف بالا کشیده شد.

خدمه کشتی "کودیاک انترپرایز" از شرکت "محصولات دریایی ترایدنت" در ماه مارس این ماهی را در توری که حاوی تقریبا 75 تن ماهی پولاک و 10 صخره ماهی بود پیدا کردند.

آنها این صخره ماهی عظیم را به دانشمندان مرکز علوم شیلات آلاسکا در شهر سیاتل تحویل دادند.

عمر ماهی با بیرون کشیدن یک قطعه استخوان گوش موسوم به "اتولیت" که حاوی حلقه های رشد مشابه سطح مقطع تنه درخت است رقم زده شد.

پل اسپنسر دانشمند این مرکز گفت تخمین آنها از 90 تا 115 سال است که حد بالایی عمر شناخته شده برای این گونه است.

محتویات شکم این صخره ماهی نیز بررسی و بافت های آن برای اندازه گیری توان بالقوه تولید مثل نمونه برداری شد.

آقای اسپنسر گفت: "شکم ماهی بزرگ بود. تخمدان ها پر بود از جنین های در حال رشد."

با این حال دانشمندان گفتند که این بزرگترین ماهی در نوع خود نیست که تاکنون دیده شده است.

دیستروفی عضلانی دوشن

دیستروفی عضلانی دوشن

دیستروفی عضلانی یک بیماری مهم نقص ژنتیکی است که در اثر از بین رفتن تدریجی بافت عضلانی به وجود می آید.رایج ترین نوع بیماری دیستروفی عضلانی بیماری دوشن است.دوشن یک اختلال وابسته به کروموزوم X است که احتمال وقوع آن یک از هر 3500 نوزاد پسر است.این بیماری از نوع مغلوب وابسته به جنس می باشد.پسران حامل ژن بیماری  دوشن از اوایل نوزادی از عوارض این بیماری رنج می برند.هنگامی که این پسران به سن بلوغ می رسند بافت عضلانی کاملا از بین می رود و فلج و سپس مرگ اتفاق می افتد.در سال 1987 محل ژن بیماری کشف شد.این ژن که بر روی کروموزوم X قرار دارد حامل رمز نوعی پروتئین ناشناخته است که این پروتئین را دیستروفین نامگذاری کردند.در افراد سالم دیستروفین به مقدار کم وجود دارد و میزان آن کمتر از 002/0 کل پروتئین بافت ماهیچه ای است. اما در بیماران دوشن این پروتئین یا اصلا وجود ندارد یا غیر فعال است.بیماران دوشن، بخشی از ژن تولید کننده دیستروفین را ندارند.

راز بقا

راز بقا

معده کروکودیل ها،مکانی پر از سنگ لاخ است.این حیوانات عظیم الجثه هر چیزی را می توانند ببلعند،از لاکپشت،ماهی و پرندگان گرفته تا زرافه،بوفالو،شیر و حتی سایر کروکودیل ها.این حیوانات برای اینکه تعادل بدن خود را حفظ کنند و بتوانند به خوبی شنا کنند،مجبورند تا بعد از خوردن وعده های غذایی سنگین،قدری شن و ماسه و یا حتی سنگ بخورند و تعادل خود را حفظ کنند.

موش هایی که معمولا به موش های کور معروفند،همیشه در جستجوی نور کمی هستند اما نه برای دیدن.آنها با کمک چشم هایشان بیشتر برای تغییرات هوا استفاده می کنند تا برای دیدن.آنها دوست ندارند چیزی را ببینند.به نظر می رسد زمانی که در حال حفر تونل هستند،یک سوراخ کوچک ایجاد می کنند تا از آن به سوراخ نور تابیده شود و بتوانند تغییرات هوا را حس کنند.

سر زرافه تقریبا به اندازه 8/4 متر بالاتر قرار دارد و گردن آنها مانند ستونی سرشان را نگه داشته است.زرافه ها با کشیدن گردن برای کندن برگ درختان با یکدیگر رقابت می کنند.در حالی که گردن خود را هر چه بیشتر بکشند قلبشان بیشتر دچار مشکل می شود.در چنین ارتفاعی قلب باید دو بار بیشتر از قلب یک گاو خون پمپ کند تا بتواند خون را به مغز برساند و یک سیستم پیچیده عروق خونی لازم است تا هنگام خم کردن گردن،خون به شدت و ناگهان به سمت پایین حرکت نکند.برای جلوگیری از تشکیل استخر خون در پاهای زرافه ،2 متر پایین تر از قلب ،عروق پاها به شدت سفت می شود.

 

گربه وحشی بورنئو یک گونه جدید است

 
 
مطالعه ای توسط صندوق جهانی حیات وحش که با کمک محققان علوم ژنتیک انجام شده است نشان می دهد یک نوع گربه وحشی که در جزایر سوماترا و بورنئو کشف شده نماینده گونه تازه ای از این حیوانات است.

تاکنون تصور می شد که این حیوانات متعلق به گونه ای هستند که در خاک

اصلی جنوب شرقی آسیا (در مقابل جزایر منطقه) زیست می کند.

دانشمندان اکنون معتقدند که این دو گونه بیش از یک میلیون سال قبل از

یکدیگر جدا شده و راه تکاملی متفاوتی را در پیش گرفتند.

این گونه گربه وحشی با خال های درشت (Clouded Leopard) بزرگترین

جانور درنده در بورنئو است و می تواند به بزرگی یوزپلنگ باشد.

جدایی این دو گونه از یکدیگر توسط دانشمندان موسسه ملی سرطان

 آمریکا در نزدیکی شهر واشنگتن دی سی با کمک شیوه های ژنتیکی

 کشف شد.

صندوق جهانی حیات وحش (WWF) که برنامه بزرگی برای حفاظت از

 محیط زیست در بورنئو دارد تخمین می زند که این جزیره زیستگاه بین

 5 تا 11 هزار از این نوع لئوپارد است و 3 تا 7 هزار حیوان نیز در سوماترا

 زیست می کنند.

استوارت چپمن هماهنگ کننده صندوق جهانی حیات وحش در پروژه ای

که هدف آن حفظ حیات وحش در این جزیره است گفت: "این واقعیت

که بزرگترین جانور درنده بورنئو اکنون یک گونه جداگانه در نظر گرفته

 می شود بیش از پیش موید اهمیت حفاظت از 'قلب بورنئو' است."

اندونزی، مالزی و برونای، سه دولتی که بخش هایی از این جزیره را

 در کنترل دارند پیشتر در سال جاری با امضای موافقتنامه ای قول

 دادند از "قلب بورنئو" حفاظت کنند.

"قلب بورنئو" ناحیه ای به وسعت 200 هزار کیلومتر مربع جنگل حاره ای

 در میان جزیره است که تصور می شود از تنوع زیستی بسیار بالایی

برخوردار باشد.

 

قورباغه ای با ۸ پا

فسیل تخمهای دایناسور که طی حفاریهایی در منطقه بهوپال در هند پیدا شده اند. این فسیلها متعلق به دوره زمانی 65 تا 144 میلیون سال پیش هستند.

لاکپشت ستاره

لاکپشت ستاره در حال انقراض می باشد.